تولد زنبوری
پسر گلم چارشنبه نهم دی ماه تولد يکسالگيت بود ومن از مدتها قبل تو فکرش بودم و منو بابات کلی وقت گذاشتیم تا بتونیم تم زنبوری آماده کنیم و شب قبل تو خونه بابام تزييناتو چسبونديم و البته بازم مثل همیشه مادربزرگتو داييات نهایت زحمتشونو کشيدن و کل خونه رو باهامون تمیز کردن بادکنکا رو چسبوندن و خلاصه همه چی به خوبی برگزار شد ، واکسن يکسالگيتو با تاخیر روز یکشنبه زدیم مامانم و داییت اومدن و تو یکم جیغ زدي و اشکات دراومد ولی نه تب کردی و نه مشکلی پیش اومد خداروشکر
نویسنده :
خدیج
9:51